" ما را به جرم عشق مؤاخذه می کنند .
گویا نمی دانند که عشق گناه نیست؛ امّا کدام عشق؟ "
این جملاتِ مهم ترین یادداشتِ یکی از دوستان خداست.
و دوست بودن با خدا آرزوی انسانهاست.هرچند خدا اصرار بیشتری بر این رفاقت دارد.*
و دوستانش را دنبال ما می فرستد.
خوب که نگاه می کنم، زندگی آنها اگرچه خیلی شبیه زندگی انسانهای معمولی است،
اما تفاوتهای عجیبی هم دارد.
دوستان خدا به بعضی چیزهایی که آدمهای معمولی خیلی اهمیت می دهند،
اصلا اهمیت نمی دهند!
و بعضی چیزهایی که برای آدمهای معمولی اصلا مهم نیست، برایشان خیلی مهم است!
نویسنده ی " ما را به جرم عشق موأخذه می کنند..." یکی از آن دوستهای خداست و این مهم ترین یادداشتش، همان وصیتنامه اش است.
وقتی دیگر به سن تشخیص رسیده بودم، این اولین دوست خدا بود که با وصیتنامه اش وارد زندگی ام شد.
حالا هم به یاد او، چندی ست هویتم "به جرم عشق" است.
نامش در آسمانها مشهورتر است:
شهید ناصر الدین باغانی
لینک وصیتنامه اش را نمی گذارم؛ تا جستجویش کنند...
*یُحِبّونَهُم وَ یُحِبّونَه- آیه 54 سوره مبارکه مائده
(ای کسانیکه ایمان آورده اید هر کس از شما که از دینش برگردد، پس بزودی خدا مردمی را می آورد که هم خدا دوستشان دارد و هم آنها خدا را دوست دارند ،اینهادر برابر مؤمنین متواضع و در برابر کافران مقتدرند و در راه خدا جهاد می کنند واز ملامت هیچ ملامتگری پروا ندارند،این فضل و برتری از جانب خداست که به هر کس بخواهد و صلاح بداند می دهد و خدا وسعت بخش و بسیارداناست)