به جرم عشق

مبادا اهل حق را تنها بگذاریم

به جرم عشق

مبادا اهل حق را تنها بگذاریم

بسم الله و بالله و علی ملّة رسول الله
(صلی الله علیه و آله)

سلام و خوش آمدید.

اینجا مجالی است برای اندیشیدن عاقلانه، تا زمینه ای باشد برای عمل کرن عاشقانه. انشاء الله

۲۶
بهمن ۹۳

بسمه تعالی

 درنگی  بر نامه رهبر معظم انقلاب برای جوانان اروپا و آمریکای شمالی

 

 چرا از انتشار این نامه غافلگیر شدیم؟

 



 وقتی در تاریخ  اول بهمن ماه 1393، کاربران فضای مجازی و هموطنان مان با خبر انتشار این نامه مواجه شدند، در همان لحظات اولیه، چند برداشت و احساس متفاوت دریافت  کردند.

 

  در این یادداشت تلاش داریم ضمن بررسی بازخوردهای آن،

به این موضوع بپردازیم که آیا استفاده مقام معظم رهبری از چنین راهبردی، جدید و بعبارتی ناگهانی بوده است؟  یا از قبل زمینه های استفاده از این  ظرفیت را مهیا و اعلان  نموده و با برنامه و بر اساس موازین و حکمتهای دینی و انقلابی، دست به چنین اقدامی زده اند؟

بررسی این موضوع از آن جهت دارای اهمیت است که می تواند رهیافتی باشد برای انتشار و انتقال هرچه مؤثر تر این پیام مهم، توسط جوانان غیرتمند ایرانی که خود را مخاطبان عام و سفیرانی برای ترویج حقیقت طلبی می دانند.


از این روی،  ابتدا به بازخوانی این دریافتها می پردازیم و اینکه  این

پرسشها و برداشتها و احساسات اولیه چه بود؟


 اولین سئوال  این است که چگونه  مقام معظم رهبری اقناع شدند که  مستقیما و بدون واسطه،  جوانان این بخش از جغرافیای  سیاسی و اجتماعی را مخاطب قرار دهند؟

به عبارتی، نویسنده  این نامه که رهبر روحانی  و فقیه تنها کشور انقلابی و دارای نظام جمهوری اسلامی است، چه نسبتی را می تواند  با جوانان ممالکی که 

حاکمان و دولتمردانشان در طی  36  سال اخیر از دشمنان درجه یک همین نظام  هستند، برقرار کند؟


جوانان کشور هایی که توسط سردمدارانشان از حقایق دینی و معرفتی و اجتماعی و البته سیاسی دور نگه داشته شده اند و رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی شان جز تحریف وقایع و دروغ پراکنی، خوراکی برایشان تدارک ندیده اند.


ثانیا با توجه به سئوال نخست، آیا این جوانان، نویسنده چنین دعوتنامه ای را می شناسند؟ چه ذهنیتی از ایشان دارند؟ و آیا توجهی به این پیام و محتوای آن خواهند داشت؟

 

والبته این برداشت و بازخورد هم  قابل انکار نیست  که در عین حال، با توجه به نظرات  بیان شده توسط مخاطبین، در مواجهه با این حرکت، زبان به تحسین هوشمندی و درایت معظم له گشوده و  آنرا خلاقانه  قلمداد نمودند چرا که چنین شجاعت و مدیریت بین المللی ایشان، موجبات مجد و سربلندی دگر باره اسلام و ایران را فراهم آورده و این هر دو را  کانون توجه جهانیان قرار داد.

این دریافتها و سئوالات  کافی بود تا اشخاص، برای دریافت پاسخ ها و هضم احساسات خود، متن نامه را از سر کنجکاوی و هیجان مطالعه نمایند.


آری متن و محتوای این پیام، عبارتست از دعوت محترمانه از  قشری از انسانها، برای بازنگری وقایع و حقایق پیرامون خویش.

آنهم دعوتی که به ذهن مخاطب خاص خود، منطق کرامت بشری و شخصیت انسانی منبعث از تعالیم الهی را منتقل می کند. و در عین حال با صراحت و بدون هیچ القاء معانی ، به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، مسئولیتی تاریخی و انسانی را محول می نماید.


و البته دلیل مخاطب قرار دادن این قشر از بشریت،  یعنی جوانان، به طور واضح و شفاف آمده است که: "من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم."

 

با اندکی تأمل ذهن انسان به این اقناع می رسد که طبیعتا هر حاکم اسلامی، موظف است بر طبق موازین اسلام و کتاب مقدس مسلمانان و سنت پیام آور معظم این دین مبین و اوصیاء طاهرینش، عمل نماید.

آن هم در شرایطی که 14 قرن است از رحلت رسولی که خداوند او را رحمتی برای تمامی عالمیان معرفی می نماید و وجودش را   منحصر به  دایره سرزمینهای اسلامی و مسلمانان نمی کند، می گذرد.

 

و البته در روزگاری که آخرین وصی این پیامبر گرامی نیز قرنها در غیبتی طولانی به سر می برد  و در این دوران، مسئولیت هدایت  بشریت را بر دوش فقهای اسلام گذاشته است تا زمانی که به اراده خداوند امر ظهورش  واقع شود.1

 

بنابراین نقش نگارش این نامه توسط زعیم فقیه این برهه از تاریخ، و ابلاغ این پیام که

"  اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید. " ، نه تنها دور از ذهن و انتظار نیست، بلکه از لوازم و بایسته های بستر ساز برای فرج امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف می باشد.

 

 چرا انتظارش را نداشتیم؟


اکنون به بررسی این موضوع می پردازیم که پس چرا به اذعان بسیاری از مردم و جوانان، این دعوتنامه غافلگیرمان کرده است؟

 

از نظر نگارنده این یادداشت، برخلاف نظر فوق، راهبرد مخاطبه و مطالبه از کسانیکه به مقابله و دشمنی  با منطق اسلام و جمهوری اسلامی بر می آیند، در نگاه و اندیشه مقام معظم رهبری، بی سابقه نیست و با این نامه و انتشار و مخاطب گزینی آن شروع نشده است.

بلکه از ابتدای رهبری ایشان تا کنون، این نوع تعامل  فعالانه و بالادستی ، با دنیای غرب و نظام  اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی آنها، تمهید شده است.

پس اگر به بیانات ایشان با دقت نظر و به منظور عملیاتی کردن راهبردهای مطرح شده شان توجه کنیم، جایی برای غافلگیری باقی نمی ماند.


به عبارتی رهبر معظم انقلاب، مدتهاست طرح و برنامه کارآمد این نوع مواجهه را در بیانات عمومی، با آحاد ملت و نخبگان در میان نهاده اند که به دیگر سخن یعنی از خواص و مسئولین نظام هم همین مشی را می طلبند و در مقاطع مختلف و مناسبتهای گوناگون به تبیین و تشریح آن پرداخته اند.


برای نمونه، به  این فراز مهم  سخنرانی ایشان دراولین روزهایی که توسط خبرگان ملت، به رهبری انتخاب شدند توجه کنید:


" آرمانهای بزرگی که امام(ره) بیان می کردند، عبارت بود از: ...عزت بخشیدن به اسلام و ملتهای اسلامی و مرعوب نشدن در مقابل قدرتهای جهانی، ...همه‌ی ما شاهد بودیم که امام در این خطوط، مصرانه و بدون تعلل، حرکتش را ادامه داد. ما باید راه و اعمال صالح و حرکت مداوم او را دنبال کنیم."

(بیانات در مراسم بیعت نخست وزیر و هیئت وزیران 16خرداد 68)


ایشان تداوم راه امامی را در پیش گرفتند که اعتقادش بر این بود که : " من با اطمینان می‌گویم: اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت می‌نشاند، اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد." (صحیفه امام خمینی ج 20 ص 325)


این جهت گیری که از موضع قدرت برخاسته از عزت و اقتدار الهی اسلام می باشد، تبیین کننده راهبردی است که مقام معظم رهبری در طول 26 سال مدیریت خود بر نظام اسلامی، در پیش گرفته اند.

به نحوی که همواره ارکان مختلف جامعه اسلامی را از قرار گرفتن در موضع انفعال بر حذر می دارند. هم در بخشهای فرهنگی و اجتماعی  مثل حقوق زن و هم در بخشهای سیاسی مثل  دیپلماسی انقلابی و نیز در بخشهای  حقوقی و قضایی مثل حقوق بشر و هم در بخش نظام  اقتصادی.  

 

برای روشن تر شدن بحث به این نکته دقت کنیم که با پیروزی انقلاب اسلامی، مخالفان این تفکر، با برنامه ریزی و اهداف مشخص و با روشهای  گوناگون  دست به تخریب چهره اسلام و جریحه دار کردن عواطف دینی و انسانی مسلمانان زده اند  تا به زعم خود باعث زمین گیر شدن حکومتی  شوند که بر مبنای  جمهوریت و اسلامیت در حال پیش رفت و گسترش روز افزون  است. و با این  تبلیغات منفی، به سایر ملتها، ناکارآمدی و ضعف آنرا القاء کنند.

این روشها  از جنگ نظامی گرفته تا جنگ نرم، با همدستی  همه کشورهای بلوک شرق و غرب و با هجمه ای شدید و وسیع علیه یک کشور شروع شد و کماکان ادامه دارد.


اگرچه جنگ نظامی به پیروزی انقلاب اسلامی و تثبیت حقانیت آن و شکست نظام سلطه انجامید، اما تهاجم و حمله به اسلام در پوشش جنگ نرم همچنان  با شدت و وسعت ادامه دارد چنانچه در تمامی قالبهای فرهنگی نیز بروز و ظهور یافته که عبارتند از

نشر کتب  و کاریکاتورها و تصاویر موهن و تحریف تاریخ، تولید فیلم و انیمیشن  های ضد

اسلام و برپایه اسلام هراسی، ایجاد و تجهیز  شبکه های دروغ پرداز خبری و ایجاد جنگ

روانی، انجام عملیاتهای تروریستی برای تخریب مساجد و حرمهای شریف و مضاجع منور

اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، قرآن سوزی و اهانت به کتاب مقدس مسلمین

، محدودیت و تحریم حقوق اولیه زنان مسلمان  مثل حجاب  و حتی ترور زنان محجبه،

طراحی و تولید و اعزام گروه های تروریستی به نام اسلام و  با هدف بدنام کردن و تهمت

زدن به این دین جاوید و استوار و هراس افکنی از آن، همه و همه تلاشهای بی وقفه

دشمنان  هستند که به منظور تحقیر و توهین به میلیونها مسلمان در سراسر جهان

انجام می شود.


ما چه کرده ایم؟


 اما سئوال اساسی اینجاست که جامعه مسلمین در قبال این توهینها وتخریبها وخباثتها چه عکس العملی نشان داده و می دهند؟

 

شاید بتوان گفت پس از اعلام حکم ارتداد سلمان رشدی، نویسنده کتاب آیات شیطانی توسط امام خمینی (ره) و اعلام حکم اعدام نویسنده و منتشر کنندگان این کتاب، حرکت و اقدام عملی  دیگری  از سوی سایر ملتهای مسلمان صورت نگرفت.


تا آنجا که در مقطعی از تاریخ جمهوری اسلامی، دشمنی های  علیه اسلام ، شکل

جدیدی به خود گرفت. اینکه مزدوران داخلی نیز در نشریات خود و همسو با جریان نظام

استکبار، به توهین به مقدسات اسلامی پرداختند و بعبارتی تحت نقشه های دشمنان،

جنگ نرم خود را با رسوخ در جریان فرهنگی کشور دنبال کردند. با این هدف که ریشه

های تفکر اسلامی و انقلابی را در ذهن جوانان هدف قرار داده و متلاشی کنند.


عکس العملی هوشمندانه



در این برهه نیز رهبر معظم انقلاب از موضع فعالانه به  رصد و مدیریت امور پرداختند. 

ابتدا با  نصیحتهای دلسوزانه خود و پس از آن با روشنگری ها و هشدارها و مواضع

انقلابی، تا توقیف انتشاراین نشریات موهن  موصوف به زنجیره ای، به مقابله با این نوع

از توطئه ها پرداختند .


در اینجا به  نمونه‌ هایی ازاین  اهانت های  مستقیم و غیرمستقیم به مقدسات و مبانی دینی که در مطبوعات داخلی  آن زمان منتشر شد اشاره می کنیم:

 

- به خدا هم می ‌توان اعتراض کرد و او را فتنه‌گر نامید.

 (روزنامه ایران، 24 تیر 79)

 

- اگر مجوز راهپیمایی به هر گروه براساس قانون داده شود، اشکالی ندارد. حتی علیه خدا .

(روزنامه آفتاب ‌امروز، 2 شهریور 78)

 

- نظریه غیرت دینی، ویران‌ کننده اندیشه، فرهنگ و تمدن است. (عطاءالله مهاجرانی، روزنامه آریا، 16 فروردین 79)

 

- مظاهر دینی چون حجاب و حیای زنان، نماد عقب افتادگی است. (نوشین احمدی، ماهنامه جامعه ‌سالم، تیر ۷۷)

 

- آن دسته از جوانانی که به مساجد روی می ‌آورند یا کتب دینی را مطالعه می ‌کنند، از نظر ساختار فکری و روانی ضعیف هستند. یعنی ضعفای نسل جوان از نظر فکری و روانی و کم‌ اطلاع ‌ترین آنها هستند.

 (محمد مجتهد شبستری، روزنامه فتح، 15 دی 78)

 

- قوانین شرعی در مورد زنان ظالمانه است.

 (مهرانگیز کار، روزنامه عصر آزادگان، 7 بهمن 78)

 

- هیأت ‌ها‌ی مذهبی، منشا خشونت ‌اند.

(محمد قوچانی، روزنامه عصر آزادگان، 20 فروردین 79)

 

- برخورد با توهین ‌کنندگان به مقدسات، چون منجر به اشاعه توهین می ‌شود، خود اشاعه فحشا است.

 (عطاءالله مهاجرانی، روزنامه اخبار اقتصاد، 5 مهر 78)

 

پس از این،  واکنش مقام معظم رهبری در مقاطع مختلف و بر اساس حکمت و مصلحت جامعه و در موقعیتهای گوناگون موجب خنثی شدن نقشه های دشمنان خارجی و داخلی شد. بدون اینکه مرعوب دستگاههای تبلیغاتی وسیع ابرقدرتها شوند، با اقتدار 

کامل به روشنگری و بصیرت دهی به  ذهن اقشار مختلف ملت پرداختند که بخشی از فرازهای تأمل بر انگیز و مهم  بیانات ایشان در مقابل این هجمه فرهنگی و نرم به این شرح می باشد:

- " من می ‌بینم که بعضی از مطبوعات کشور متأسفانه دستخوش چنین بحرانی هستند... بنده منتظر می ‌مانم ببینم دستگاه ‌های مسئول چه می‌ کنند، و الا جلوگیری از این حرکات موذیانه، کار دشواری نیست.

هیچ‌ وقت هم ما فکر اینکه دنیا چه می ‌گوید، روزنامه‌ های دنیا چه می ‌گویند، سازمان‌ های دنیا چه می ‌گویند، نکرده ‌ایم و نباید بکنیم. مگر باید برای مصالح کشور و مصالح یک ملت، منتظر این حرف‌ ها ماند؟ بنده منتظر اجازه‌ بین ‌المللی برای نحوه‌ اداره‌ این کشور نمی ‌مانم.

منتظرم دستگاه ‌های مسئول، وزارت ارشاد، دستگاه قضایی، دستگاه‌ های امنیتی، کار خودشان را بکنند...دستگاه های فرهنگی و امنیتی و قضایی کشور در این زمینه موظفند."

(بیانات در دیدار فرماندهان سپاه 24/6/1377)

 

- «من قلباً از بعضی از پدیده‌ هایی که در کشور هست، رنج می ‌برم.

من نمی‌ خواهم آنچه را که برای من رنج ‌آور است، با افکارعمومی مطرح کنم؛ اما این نکته که آن روز گفتم داستان غم ‌انگیزی است... من حالا می ‌بینم متأسفانه همان دشمنی که به وسیله تبلیغات خود، همتش این بود که افکارعمومی یک کشور را به سمتی متوجه بکند، امروز به جای رادیو‌ها آمده و در داخل کشور ما پایگاه زده است. بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاه‌ های دشمن‌ اند، همان کاری را می ‌کنند که رادیو و تلویزیون‌ های بی.بی.سی و آمریکا و رژیم صهیونیستی می ‌خواهند بکنند»

(بیانات در دیدار با جوانان در مصلّای بزرگ تهران‌-اردیبهشت 79)


- " من به بعضی از مسؤولان تبلیغاتی کشور بارها گفته‌ام، آن روزی که شما توان و استعداد مقابله با تهاجم تبلیغاتی دشمن را داشته باشید، آن کسی که بیش از دیگران میداندار تکثّر مطبوعات و روزنامه‌ها و کتاب و فیلم و غیره باشد، بنده هستم؛

اما شما بگویید ببینم در مقابل آن فیلمی که پایه‌های فرهنگ مردم، اعتقاد مردم، دین مردم، روحیه انقلابی و ایثار و شهادت را در مردم متزلزل می‌کند - که نه یکی، نه دو تا، نه ده تاست - شما چند فیلم ساخته‌اید؟!

 این‌جاست که من احساس خطر می‌کنم. البته کار اساسی و بلندمدت این است که برای تولید آنچه که خوب است، فکر کنیم؛ اما تا آنچه خوب است به میدان بیاید،

من نمی‌توانم قبول کنم و بپذیرم که این سیل لجن بیاید و جوان و کودک و قشرهای مختلف را در خودش غرق کند.

از تمام شیوه‌های دشمن شادکن و دشمن‌آموز برای مقابله با تفکّر انقلاب استفاده شود؛ اگر کسی هم مخالفت و مقابله کند، فوراً انگ و تهمت بخورد! این‌که آزادی نشد؛ این‌که عاقلانه و خردمندانه نیست؛ این‌که مدیریّت کشور نیست. شما مسؤولید به نقش رسانه‌ها توجّه کنید. این بسیار بسیار مهم است....

مدّعی آنها هم باید همه دستگاه و همه جبهه متّحد طرفدار نظام و مسؤولان قوّه‌های مختلف و مسؤولان بخشهای میانی گوناگون باشند. مدّعی آنها فقط دستگاه قضایی یا فلان روحانی نیست. همه باید در این قضیه مدّعی باشند"

(بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران 19 تیر 79)


ما مدعی هستیم،


در کلام و اصطلاحات رهبر معظم انقلاب، کلید واژه ای است برای پیشبرد اهداف جهانی نظام اسلامی. و این راهبرد قاطع در مدیریت بین المللی، همان رمز اقتدار مسلمین است.

نکته حائز اهمیت اینجاست که ایشان برای عملی ساختن جریان  مطالبه از مستکبرین جهان، طی سخنرانی های  خود در مقاطع مختلف،  زمینه را برای روشن شدن افکار عمومی فراهم می کنند تا بطور شفاف صحنه آرایش دشمن در جنگ نرم و فرهنگی را 

تبیین فرمایند.


با اندکی عنایت به این سخنان به این نتیجه می رسیم که همین تجهیز فکری فرزندان انقلاب اسلامی، یکی از همان برنامه هایی است که بطور ریشه ای و هدف مند، جوانان کشور را برای فرستادن پیام حق طلبی به جوانان غربی آماده میکند:


- " امروز جمهوری اسلامی و نظام اسلامی با یک جنگ عظیمی مواجه است، لیکن جنگ نرم - که دیدم همین تعبیر «جنگ نرم» توی صحبتهای شما جوانها هست و الحمدللَّه به این نکات توجه دارید؛ این خیلی برای ما مایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی خوشحالی است - خوب، حالا در جنگ نرم، چه کسانی باید میدان بیایند؟ قدر مسلّم نخبگان فکری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. یعنی شما افسران جوانِ جبهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مقابله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی با جنگ نرمید..

 اینی که چه کار باید بکنید، چه جوری باید عمل کنید، چه جوری باید تبیین کنید، اینها چیزهائی نیست که من بیایم فهرست کنم، بگویم آقا این عمل را انجام بدهید، این عمل را انجام ندهید؛

اینها کارهائی است که خود شماها باید در مجامع اصلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تان، فکری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تان، در اتاقهای فکرتان بنشینید، راهکارها را پیدا کنید؛

لیکن هدف مشخص است: هدف، دفاع از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی است در مقابله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی با یک حرکت همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جانبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی متکی به زور و تزویر و پول و امکانات عظیم پیشرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی علمیِ رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای. باید با این جریان شیطانیِ خطرناک مقابله شود.

بیانات در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی1388/06/04

 

دقت به این فرازهای مهم، که از سالها پیش بیان شده اند،  پاسخی است به جوانانی که در مواجهه با نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، توقع داشتند که معظم له با اعلام قبلی، چنین حرکتی را آغاز کنند!

 

- "  گفتم: در این جنگ نرم، شما جوانهای دانشجو، افسران جوان این جبهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌اید. نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنی سرباز هیچگونه از خودش تصمیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده میگوید، عمل کند.

نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و یگانهای بزرگ، چون آنها طراحی‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کلان را میکنند.

افسر جوان تو صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست می‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینید؛


با جسم خود و جان خود صحنه را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌آزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاً افسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینند، در چهارچوب هم کار میکنند.

خوب، با این تعریف، استاد دانشگاه چه رتبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای دارد؟ اگر در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مسائل اجتماعی، مسائل سیاسی، مسائل کشور، آن چیزهائی که به چشم باز، به بصیرت کافی احتیاج دارد، جوان دانشجوی ما، افسر جوان است، شما که استاد او هستید، رتبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بالاترِ افسر جوانید؛ شما فرمانده‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای هستید که باید مسائل کلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسائی بکنید؛ هدفهای دشمن را کشف بکنید؛ احیاناً به قرارگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دشمن، آنچنانی که خود او نداند، سر بکشید و بر اساس او، طراحی کلان بکنید و در این طراحی کلان، حرکت کنید. در رتبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف، فرماندهانِ بالا این نقشها را ایفا میکنند."

(بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها1388/06/08)


- " جنگ نرم؛ راست است، این یک واقعیت است؛ یعنی الان جنگ است. البته این حرف را من امروز نمیزنم، من از بعد از جنگ - از سال 67 - همیشه این را گفته‌‌‌‌‌‌‌ام؛


بارها و بارها.


علت این است که من صحنه را می‌‌‌‌‌‌‌بینم؛ چه بکنم اگر کسی نمی‌‌‌‌‌‌‌بیند؟!


چه کار کند انسان؟!


من دارم می‌‌‌‌‌‌‌بینم صحنه را، می‌‌‌‌‌‌‌بینم تجهیز را، می‌‌‌‌‌‌‌بینم صف‌‌‌‌‌‌‌آرائی‌‌‌‌‌‌‌ها را، می‌‌‌‌‌‌‌بینم دهانهای با حقد و غضب گشوده شده و دندانهای با غیظ به هم فشرده شده علیه انقلاب و علیه امام و علیه همه‌‌‌‌‌‌‌ی این آرمانها و علیه همه‌‌‌‌‌‌‌ی آن کسانی که به این حرکت دل بسته‌‌‌‌‌‌‌اند را؛ 

اینها را انسان دارد می‌‌‌‌‌‌‌بیند، خب چه کار کند؟ 


این تمام نشده. چون تمام نشده، همه وظیفه داریم.."

(بیانات در دیدار جمعی از شعرا 1388/06/14) 



وقتی رهبرمان می فرمایند: " عزیزان من! "



و بیانات دو سال پیش ایشان که در نهایت بصیرت و از موضع پدری دلسوز و حکیم ایراد شده اند و هیچ جای تعلل و غفلت را باقی نمی گذارد:


- " افسر جنگ نرم باید مقاومت کند. چگونه مقاومت کند؟ اولاً معرفتهاتان را بالا ببرید.

 

عزیزان من! سقف معرفت خودتان را، سایتهای سیاسی و اوراق روزنامه‌ها و پرسه زدن در سایتهای گوناگون قرار ندهید؛ سقف معرفت شما اینها نیست.... 

من میخواهم بگویم هرچه میتوانید، اولاً در این بخش کار کنید. سطح معرفت را بالا ببرید. با قرآن، با نوشتجات مرحوم شهید مطهری، با نوشتجات فضلای بزرگی که خوشبختانه امروز در 

حوزه‌های علمیه حضور دارند، آشنا شوید. امروز فضلای جوانی در حوزه‌های علمیه هستند که میتوانند در این قسمت به مجموعه‌ی جوانهای دانشگاهی یاری بدهند؛ 

کمااینکه کارهای خوبی هم دارد انجام میگیرد. سطح معرفت دینی بالا برود؛ این یکی از کارهاست که حتماً لازم است. به نظر من آن کاری که مهم است انجام بگیرد، مطالعات اسلامی است."

(بیانات در دیدار دانشجویان1391/05/16)



مسلمانان اما هنوز منفعل هستند!


در اینجا بازهم به طرح  این سئوال  باز می گردیم که چرا جامعه مسلمانان و سایر کشور های اسلامی، از موضع انفعال خارج  نمی شوند؟     


به نحوی که دشمنانِ آموزه های اسلام، در حالی اقدام به توهین وتخریب مقدسات مسلمانان که عده کثیری ازمردم جهان می باشند می کنند که پیش بینی عکس العملی جزبرآوردن فریاد خشم در قالب تجمعات و تظاهرات اعتراض آمیز و محکوم کردن این اعمال توسط نخبگان و اندیشمندان اسلامی ندارند  .


این چرخه معیوب از طرفی باعث جسور شدن توهین کنندگان می شود واز طرفی دیگرمنجر می شود به  احساس نوعی ناتوانی در استفاده از توان و اقتدار اسلامی در بین  مسلمین. یعنی کار به جایی رسیده که  پی در پی از طرف دشمنان تهاجم عملی و 

از طرف مسلمانان صرفا ابراز خشم صورت می گیرد.


حال آنکه رهبر انقلاب اسلامی توقف بر این روال را بر نمی تابند بطوری که با اندکی درنگ ودقت نظر به بیا نات ایشان که سالهاست موضع انفعال مسلمانان را نقد میکنند به این مهم پی میبریم که انتشار نامه مذکور بخشی از این نظریه است که باید امت اسلام از موضع انفعال خارج شود .


به عبارتی یکی از پیامهایی که به روشنی  در  منطوق و فحوای این نامه موج می زند، همین امر است که چرا مسلمین باید به آتش جهل و بی خبری ملتهای غیر اسلامی بسوزند؟

 

 در واقع باید افکار عمومی و وجدان به محاق رفته بشریت را بیدار کرد تا خود قضاوت کنند که  در این ماجراها مدعی کیست و آنانکه باید پاسخگوی اعمال ظالمانه و به دور از منطق انسانی خود باشند کدامند؟ چه کسانی در محکمه  وجدان بشری محکومند و چه کسانی این پاسخ و محکمه را مطالبه می کنند.


اکنون به چند سند ونمونه وچند فراز از سخنان ولی امر مسلمین جهان در  خصوص  راهبرد ما مدعی هستیم اشاره میشود(لطفا به تاریخ این بیانات دقت کنید):


 " این، یکی از آن میدانهایی است که ما در مقابل دنیای استکباری مدّعی هستیم. من بارها به گویندگان و مبلّغین قضیه زن عرض کرده‌ام: این ما نیستیم که باید از موضع خودمان دفاع کنیم؛ این فرهنگ منحط غرب است که باید از خودش دفاع کند."

(بیانات در دیدار جمعی از زنان 25 دی 71)

 

 - "ما امروز مدعی امریکا هستیم!

امریکا متهم است به دست اندازی، به استکبار، به مستعمره پروری، به جنگ طلبی، به اشغال نظامی، به فتنه انگیزی.

 ما طلبکاریم، ما مدعی هستیم. آنها می خواهند خودشان را در جایگاه مدعی بگذارند و ملت ایران را در جایگاه متهم قرار دهند.


در خود امریکا وضع حقوق بشر اسفبار است و ناامنی وجود دارد. در یک سال - سال 2003 - سیزده میلیون بازداشت شهروندان امریکایی را خودشان گزارش کردند!

مجوز شکنجه می دهند، مجوز شنود تلفن می دهند. بعد از حادثه بیست شهریورِ چند سال قبل، اینها چند میلیون نفر را بازجویی کردند. یک چنین فضای ناامن در داخل امریکا؛ در خارج هم که زندانهای ابوغریب و شکنجه ها و زندان گوانتانامو و زندانهای مخفی ای که در اروپا و در نقاط دیگر دارند.

آنها باید جواب بدهند.


آنها متّهمند، آنها نقض حقوق بشر می کنند؛ آن وقت می شوند مدعی حقوق بشر، و ملت ایران را یا هر جا را که میلشان بکشد، می خواهند به محاسبه بکشند که شما نقض حقوق بشر کرده اید!

تروریسم را آنها دارند ترویج می کنند. این کارها جنگ روانی است که آنها دارند انجام می دهند."

 (بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی فروردین 86)

 

 

- " ما مدّعی نظام ایالات متّحده‌ی آمریکا و بسیاری از دولتهای غربی هستیم، به‌خاطر نقض حقوق بشری که آنها انجام میدهند. ما مدّعی هستیم، ما از آنها سؤال میکنیم، ما گریبان آنها را می گیریم در پیشگاه دادگاه افکار عمومی دنیا؛ و آنها جوابی ندارند."

 (بیانات در دیدار مردم قم 19 دی ماه 92)

 

- " در خیلی از زمینه‌ها ما واقعاً نظر اسلام را درست نتوانستیم به دنیا منتقل کنیم. حالا اینکه میگویم "نتوانستیم"، این را نمیشود گناه نظام جمهوری اسلامی دانست؛

چون همان مقداری هم که کار شده است، به برکت نظام جمهوری اسلامی است ... که بحمداللّه تا حدودی گسترش پیدا کرد؛ لکن بیش از این باید ما کار کنیم، که نیاز داریم به این؛ ...

 ما برای اینکه بتوانیم یک جبهه‌ی تهاجمی و مصون از تعرّضِ تهاجم دیگران - یک آرایش تهاجمی - داشته باشیم، نیاز داریم به اینکه این کارها را، این اندیشه‌ها را، این افکار را منتشر کنیم، بگوییم؛ به این واقعاً نیازمندیم؛

در واقع این تهاجم ما، جنبه‌ی مصونیّت‌سازی و تدافعی دارد. بنابراین هرچه شماها کار بکنید برای اینکه این عقب‌ماندگی را جبران بکنید، به نظر من مفید است و لازم است.


در زمینه‌ی این نهضت - باید گفت نهضت بیداری در زمینه‌ی مسائل مربوط به زنان - واقعاً هیچ نبایستی ما تعلّل کنیم، توقّف کنیم؛ بین راه درنگ نباید کرد. با وجود اینکه این گفتمانِ کامل و مفید و قانع‌کننده را از اسلام در اختیار داریم، امّا عملاً خودمان را در 

موضع انفعال قرار دادیم در مقابل گفتمان غربی در مورد زن."

(بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیخته‌ی حوزوی و دانشگاهی 21 اردیبهشت 92)

 


عملیات مطالبه شروع می شود


از این روی  اولین مرحله  اجرایی و عملی این دیدگاه، در قالب  نامه ای عمومی و علنی خطاب  به قشر جوان و فرای مرزهای اسلامی،  پس از قضیه نشریه شارلی ابدو و حوادث پیرامون آن، در پیشگاه وجدان عمومی جهان بروز وظهور یافت .

 

 به راستی افسران جوان ایران اسلامی در این جنگ نرم و فرهنگی، برای انتقال صحیح و عمیق محتوای این نامه به مخاطبین خاص آن، چاره ای جز بالابردن معرفت دینی و 

مطالعات اسلامی ندارند تا برای پرسشهایی که از سوی جوانانِ دور نگه داشته شده از آموزه های اسلامی،  پاسخهای منطقی و مستدل به منابع اصیل و مآخذ دست اول آن داشته باشند.

 

و از آنجا که شخصیت نگارنده این نامه ممکن است برای عموم جوانان غربی نا شناخته باشد و یا چهره ای تخریب شده توسط رسانه های خود، از ایشان در ذهن داشته باشند، 

یکی از مراحل انتقال صحیح این پیام، این است که شخصیت علمی و فقهی و مدیریتی رهبر معظم انقلاب اسلامی و حتی  پیشینه مبارزه ایشان با خرافات وارد شده در مفاهیم و اندیشه های اسلامی، - مثل قمه زنی و اختلاف افکنی بین مذاهب و فرق 

اسلامی- به  جوانان  اروپا و آمریکای شمالی معرفی شود.


و حتی بیان  این موضوع که معظم له خود یکی از هدفهای تروریستهای مورد حمایت های غربی واقع شده اند و در واقعه 6 تیر 1360، به درجه جانبازی در راه اسلام رسیده اند، خالی از فایده نیست .

 

باشد که با حرکت مناسب و جدی در مسیر اشاعه راه حق جزء یاری کنندگان دین پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و آماده سازی مراحل ظهور منجی آخر الزمان  عجل الله تعالی فرجه الشریف باشیم.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت:

1- در روایتی که به توقیع شریف معروف است از ولی عصر عجل الله فرجه الشریف نقل شده که فرمودند: « و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم » و اما در رخدادهایی که پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید ؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنان هستم»

(الحر العاملی , محمد بن الحسن , وسائل الشیعه , تهران : مکتبه الاسلامیه ,ج18, ص 101)

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۲۶
به جرم عشق

نظرات  (۳)

با سلام!
خدا قوت، مقاله اتان بسیار جامع و کامل بود.
مرا در دریای شرمندگی غرق ساخت و آه و تاسف از اینکه چرا تا این اندازه غفلت نموده ام و در صحنه هایی که می توانستم باشم اما نبوده ام. 
پاسخ:
سلام علیکم

اینکه برای مطالعه این مطالب وقت گذاشتید موجب امتنان است.
بله برای همه ما فرصت ها در گذر است.
و الحمد لله که خداوند هنوز به ما وقت داده.
انشاء الله فرمایشات حضرت آقا ما را به حرکت به موقع و مؤثر رهنمون شود
تا شکر عملی وجود پر نعمتشان را بجا آوریم.

والعاقبة للمتقین

We highly apertciape your site post. There are actually so many tactics we could put it to decent use while having a minimum of effort in time and money. Thank you really for helping have the post reply many queries we have come across before now.
۰۶ تیر ۹۵ ، ۲۲:۵۳ http://goupbd.com/auto-insurance-lubbock.html
iseven pose friendly to different type of pricing is extremely important time than others, some have worse driving history and other details of where your risks considerably? Enroll in a forsave lives. Learn more about the idea that you will be able to save money. Can you use when comparing auto insurance rates. Typically, policyholders with as many web sites digjust your safety. If you are a lot of options you will have those quotes that are available o the bill for repairs after an accident. Though this method extremely butour products so they can afford it. The state of residence. Living on your classic car, it would be a lot of car accidents, DUI or DWI. If you work Into assess their satisfaction with company cars can be in compliance all the information they're looking for, all to show PPC ads from Google's image search but it is true manythe one of the fault, and Jimmy for the same benefit. The first of all serious or expensive your car in the state of Alabama makes a difference. Your insurance substantially.available and compare auto insurance is something that will help you get into. Let's take a lack of communication with an actually policy. The same $100 in shares (cash) is desirewe have choices and alternatives to make sure that the referring banner is displayed on different factors; one of the motorcycle involved in an accident. One of the cars. Texas toquite simple fixes. By adding extra security for you over two or more cars.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی